مزدی که پیش از کار کردن به مزدور بدهند، شاگردانه، انعام و پولی که علاوه بر اجرت به شاگرد داده می شود، درستاران، بغیاز، برمغاز، میلاویه، فغیاز برای مثال بستی قصب اندر سر ای دوست به مشتی زر / سه بوسه بده ما را ای دوست به دستاران (عسجدی - ۵۱)
مزدی که پیش از کار کردن به مزدور بدهند، شاگِردانِه، انعام و پولی که علاوه بر اجرت به شاگرد داده می شود، دَرَستاران، بَغیاز، بَرمَغاز، میلاویِه، فَغیاز برای مِثال بستی قصب اندر سر ای دوست به مشتی زر / سه بوسه بده ما را ای دوست به دستاران (عسجدی - ۵۱)
ضعیف العقل و بی تدبیر و بی تمیز. (ناظم الاطباء). ناقص عقل. بی تصمیم. بی اراده: بگرگین بگو ای یل سست رای چو گویی تو با من بدیگر سرای. فردوسی. زنان نازک دلند و سست رایند بهر خو چون برآریشان برآیند. (ویس و رامین). زنان همه ناقص عقل باشند و سست رای. (اسکندرنامه نسخۀ خطی سعیدنفیسی). ایام سست رای و قدر سخت گیر گشت اوهام کند پای و قدر تیزتاب شد. خاقانی. تو کوته نظر بودی و سست رای که مشغول گشتی بجغد ازهمای. سعدی. که نادان و سست رای تر ایشان و عاجزتر مجادل و منظر. (ترجمه محاسن اصفهان ص 108)
ضعیف العقل و بی تدبیر و بی تمیز. (ناظم الاطباء). ناقص عقل. بی تصمیم. بی اراده: بگرگین بگو ای یل سست رای چو گویی تو با من بدیگر سرای. فردوسی. زنان نازک دلند و سست رایند بهر خو چون برآریشان برآیند. (ویس و رامین). زنان همه ناقص عقل باشند و سست رای. (اسکندرنامه نسخۀ خطی سعیدنفیسی). ایام سست رای و قدر سخت گیر گشت اوهام کند پای و قدر تیزتاب شد. خاقانی. تو کوته نظر بودی و سست رای که مشغول گشتی بجغد ازهمای. سعدی. که نادان و سست رای تر ایشان و عاجزتر مجادل و منظر. (ترجمه محاسن اصفهان ص 108)