جدول جو
جدول جو

معنی سست ران - جستجوی لغت در جدول جو

سست ران
(سُ)
کند. آهسته. مانده:
سختی ره بین و مشو سست ران
سست گمانی مکن ای سخت جان.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سست رای
تصویر سست رای
بی تدبیر، آنکه رای و عقلش ضعیف باشد
فرهنگ فارسی عمید
جایی که در آن انواع نوشابه و اغذیه به فروش می رسد و مشتریان می توانند غذا را در همان جا مصرف کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
آنکه به سختی جان بدهد، جان سخت، کنایه از کسی که در سختی ها و بلا ها پایداری و استقامت داشته باشد، کنایه از خسیس و ممسک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سست ریش
تصویر سست ریش
مرد ریش دراز، احمق، ابله، ساده لوح، برای مثال سخت درماند امیر سست ریش / چون نه پس بیند نه پیش از احمقیش (مولوی - ۷۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دستاران
تصویر دستاران
مزدی که پیش از کار کردن به مزدور بدهند،
شاگردانه، انعام و پولی که علاوه بر اجرت به شاگرد داده می شود، درستاران، بغیاز، برمغاز، میلاویه، فغیاز برای مثال بستی قصب اندر سر ای دوست به مشتی زر / سه بوسه بده ما را ای دوست به دستاران (عسجدی - ۵۱)
فرهنگ فارسی عمید
(سُ)
ضعیف العقل و بی تدبیر و بی تمیز. (ناظم الاطباء). ناقص عقل. بی تصمیم. بی اراده:
بگرگین بگو ای یل سست رای
چو گویی تو با من بدیگر سرای.
فردوسی.
زنان نازک دلند و سست رایند
بهر خو چون برآریشان برآیند.
(ویس و رامین).
زنان همه ناقص عقل باشند و سست رای. (اسکندرنامه نسخۀ خطی سعیدنفیسی).
ایام سست رای و قدر سخت گیر گشت
اوهام کند پای و قدر تیزتاب شد.
خاقانی.
تو کوته نظر بودی و سست رای
که مشغول گشتی بجغد ازهمای.
سعدی.
که نادان و سست رای تر ایشان و عاجزتر مجادل و منظر. (ترجمه محاسن اصفهان ص 108)
لغت نامه دهخدا
تصویری از استقران
تصویر استقران
پر خونی، توانایی، همتاجویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دستاران
تصویر دستاران
مزدی که پیش از کار کردن بمزدور دهند، شاگردانه، مژدگانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رستوران
تصویر رستوران
جائی که در آن غذا خورند، قهوه خانه، مهمانخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
آنکه به آسانی دست از جان نکشد آنکه به سهولت نمیرد، بیرحم سنگدل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سست شدن
تصویر سست شدن
از کار افتادن، ضعیف شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سست ریش
تصویر سست ریش
سست بنیاد ضعیف النفس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سست رای
تصویر سست رای
ضعیف العقل و بی تدبیر و بی تصمیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
پرطاقت، خسیس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سست ریش
تصویر سست ریش
ضعیف النفس، ساده لوح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رستوران
تصویر رستوران
((رِ))
جایی که در آن غذا می خورند، غذاخوری (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دستاران
تصویر دستاران
((دَ))
مزدی که پیش از کار کردن به مزدور دهند، شاگردانه
فرهنگ فارسی معین
دمدمی، بی تدبیر، کم خرد، سست اندیشه، سست عقیده
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
Hardy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
robuste
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
עמיד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
강한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
tangguh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
मजबूत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
stevig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
resistente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
resistente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
resistente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
强壮的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
wytrzymały
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
витривалий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
zäh
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
выносливый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
頑丈な
دیکشنری فارسی به ژاپنی